هر روز که می آمدی و بوســـه ای می دادی،
من آن را گــِــره ای می کردم بین نخ های کاموا
حال که شـــال گردنی قرمز با هزاران هزار گره برای تو بافتـــــه ام نیستی …
به خودم دلـــــداری می دهم …
برایش کـــوتاه بود؛ خوب شد که رفت …!!!
….
هرچه دلدار بکرد با دل ما خوش باشد
خوش بسوزد دل ما گر دل او خوش باشد
ما که رفتیم ولی یاد دلش در دل ماست
خوش بمانم که اگر بی دل ما خوش باشد
….
بـه فکر نــوازش دست های منی!
بی آنکــه بدانی ؛
دلـــم است کــه تنهــا مانــده ..
دست هایــم ، دو تاینــد!
….
فرقی نمی کنه دودی که مصرف می کنی سیگار باشه یا قلیون
اما تو اون لحظه جای خالیشو پر میکنه
تقصیر ما نیست می خواست باشه تا ما بودنشو بوسه بارون کنیم
نه اینکه خاطره هاشو دود کنیم…!!!
….
قرارمان بهشت
پای درخت ممنوعه
تو بگویی
“سیب”
من از لبت بچینم این بار.
….
باید ببینمت !
چرا که روی نوار قلبی ام
پیوسته نام تو بود
و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام
تو را تجویز کرده است . .
….
سرم را روی شانه ات بگذار
تا من گلهای پیراهنت را ،
آب دهم …!
….
درد دارد …
وقتی چیزی را کسر میکنی که با وجودت جمع زده ای . . .
….
بیا خودمان باشیم
تو حرف بزنی ، من نگاه کنم
من نگاه کنم ، تو بخوانی
و بعد لبخند بزنیم بر این همه دیوانگی
برای انتقام از
فرداهایی که برای ما نیست
نظرات شما عزیزان:
|